ریسک عملیاتی (احتمال اینکه یک شرکت به دلیل مشکلات غیرمنتظره در عملیات روزانه خود، مانند خرابی سیستمها، اشتباهات کارکنان یا رویدادهای خارجی، پول از دست بدهد)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The bank strengthened its procedures to minimize operationalrisk from fraud and system outages.
ریسک عملیاتی (در نظامی، احتمال از دست دادن یا شکست در طول عملیات نظامی به دلیل عواملی مانند مقاومت دشمن یا نقص تجهیزات)
Before the mission, the commander evaluated the operationalrisk to ensure the safety of the troops.