صفت “hybrid”
فرم پایه hybrid، غیرقابل درجهبندی
- هیبرید (ساخته شده با ترکیب دو عنصر یا نوع مختلف)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The company introduced a hybrid model that blends traditional and modern design.
- هیبرید (در مورد خودرو، استفاده از برق و سوخت)
He drives a hybrid vehicle to reduce his carbon footprint.
اسم “hybrid”
مفرد hybrid، جمع hybrids
- دورگه
The mule is a hybrid, resulting from breeding a male donkey and a female horse.
- چیزی که با ترکیب دو چیز متفاوت ساخته شده است
The new app is a hybrid of social media and gaming, attracting many young users.
- هیبرید (خودرویی که هم از برق و هم از سوخت استفاده میکند)
She decided to buy a hybrid to save on gas costs and reduce emissions.
- (در زبانشناسی) کلمهای که از بخشهای زبانهای مختلف ساخته شده است
“Automobile” is a hybrid combining Greek and Latin roots.
- دوچرخهای طراحی شده برای دوچرخهسواری در جاده و خارج از جاده
He bought a hybrid to use for his city commute and weekend trail rides.
- چوب گلفی که ویژگیهای چوب و آهن را ترکیب میکند
She prefers using a hybrid to get the ball out of tough lies on the course.