dual (EN)

صفت، اسم

صفت “dual”

1. دوگانه
   ثبت‌نام کنید تا ترجمه‌های جملات نمونه و تعاریف تک‌زبانه هر کلمه را ببینید.

   The smartphone features a dual-camera system for better photo quality.
2. دوتایی (در زبان‌شناسی)
   In Ancient Greek, nouns had a dual form to specifically denote two items, like two eyes or two hands.
3. دوگان (در ریاضیات و فیزیک، نشان‌دهنده رابطه‌ای که دو خاصیت یا مفهوم در آن به گونه‌ای با هم مرتبط هستند که یکی قابل تبدیل به دیگری است)
   In quantum mechanics, particles have a dual nature, behaving both as particles and waves.
4. دوگان (در جبر خطی، مرتبط با فضایی که شامل تمام توابع خطی از فضای دیگر است)
   In linear algebra, the concept of duality is illustrated by how every vector space has a corresponding dual space consisting of all its linear functionals.

اسم “dual”

1. دوگان (در هندسه، شکلی که تعداد وجوه آن برابر با تعداد رئوس شکل دیگر است و برعکس)
   In geometry, the dodecahedron and the icosahedron are duals, with the number of faces and vertices swapped between them.
2. دوگان (در ریاضیات، تابعی مرتبط با بردار که شامل محاسبه حاصلضرب آن بردار با بردار دیگر است)
   In our project, we explored how each vector in our dataset has a corresponding dual in the dual space, which we used to calculate inner products efficiently.