این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “challenged”
 فرم پایه challenged (more/most)
- دارای معلولیتثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید. 
 After the accident, he was physically challenged and had to learn how to navigate life in a wheelchair. 
- به شوخی استفاده میشود تا با تقلید و مسخره کردن توصیفهای مودبانه، کمبودهای مهارتی یا ویژگیهای فردی را به تمسخر بگیرد.As the shortest player on the basketball team, he often joked that he was vertically challenged.