این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
حرف اضافه “given”
- با توجه به
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
Given his lack of experience, he did an excellent job.
اسم “given”
مفرد given، جمع givens یا غیرقابلشمارش
- فرض (مسلمه)
In solving the puzzle, the first given was that all the pieces must fit within the frame without overlapping.
صفت “given”
فرم پایه given، غیرقابل درجهبندی
- از پیش تعیین شده
The students had to complete the project by the given deadline of March 15th.
- خاص (معین)
Only one person is allowed inside at a given time.
- مستعد (به همراه علاقه یا تمایل به انجام چیزی)
She was given to arriving early at every appointment.