اسم “election”
مفرد election، جمع elections
- انتخابات
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The city will hold an election next month to choose a new mayor.
- انتخاب (توسط رأیدهندگان)
Maria celebrated her election as class president with her friends.