این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “diving”
مفرد diving، غیرقابل شمارش
- شیرجه
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
She won a gold medal in diving at the national championships.
- غواصی (برای کاوش زیر آب)
She loves diving to explore the colorful coral reefs and marine life.