این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “coloring”
مفرد coloring us, colouring uk، جمع colorings us, colourings uk یا غیرقابلشمارش
- رنگ
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
You can add food coloring to the icing to make it more festive.
- رنگآمیزی (فعالیت)
Coloring can be a relaxing activity for children and adults alike.
- رنگ و ظاهر طبیعی پوست، مو یا چشمهای کسی
With her fair coloring and blue eyes, she resembles her mother.
- (در ریاضیات) تخصیص رنگها به بخشهای یک شیء ریاضی، مانند یک گراف، با رعایت قوانین خاص.
In graph theory, proper coloring requires that no two adjacent vertices share the same color.