این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “reporting”
مفرد reporting، غیرقابل شمارش
- گزارشدهی (فرآیند تهیه گزارشها یا اسناد رسمی؛ بخشی که با این موضوع سر و کار دارد)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The manager emphasized the importance of accurate financial reporting.