این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “removed”
فرم پایه removed (more/most)
- دور
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
After moving abroad, she felt removed from her old friends.
- (در روابط خانوادگی) توصیف خویشاوندانی که از نسل متفاوتی هستند
My cousin's daughter is my first cousin once removed.