production (EN)اسم
اسم “production”
مفرد production ، جمع productions یا غیرقابل‌شمارش
- تولید (عمل یا فرایند ساختن یا ایجاد چیزی)ثبت‌نام کنید تا ترجمه‌های جملات نمونه و تعاریف تک‌زبانه هر کلمه را ببینید.The
production of the new smartphone model took months of planning. - تولید (مقدار چیزی که ساخته یا رشد داده شده است)Farmers need to increase food
production to meet global demand. - اجراWe saw an amazing
production of "The Phantom of the Opera" last night. - تولید (چیزی که ساخته یا تولید می‌شود، به‌ویژه در مقادیر زیاد)The latest
production of cars includes many new safety features. - ارائه (عمل آوردن یا ارائه چیزی برای بررسی)The court ordered the
production of all relevant documents. - (در رایانش) محیطی که نسخه‌های نهایی برنامه‌ها در آن اجرا می‌شوندThe website should be thoroughly tested before going live in
production . - (در زبان‌شناسی) فرایند گفتن یا نوشتن کلماتErrors can occur during language
production under stress.