این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “inspired”
فرم پایه inspired (more/most)
- الهامبخش
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
After watching the sunrise, Jenna felt inspired to write a poem about the beauty of dawn.
- مُتألق (به نحوی که گویی تحت تأثیر الهی است)
Her inspired performance won first prize at the art competition.
- دَمیده شده (در زمینه تنفس)
During the yoga session, each participant's inspired breath was deep and steady, filling their lungs with the tranquil morning air.