این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “paging”
مفرد paging، جمع pagings یا غیرقابلشمارش
- روشی در رایانش برای مدیریت حافظه با جابجایی دادهها بین حافظه اصلی و دستگاههای ذخیرهسازی
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The operating system uses paging to manage memory efficiently.
- صفحهبندی (ترتیب صفحات در یک کتاب یا سند)
The editor reviewed the paging to ensure the chapters were correctly ordered.