این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “clipping”
مفرد clipping، جمع clippings یا غیرقابلشمارش
- بُراده
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
After the haircut, the floor was covered with hair clippings.
- بُرش
He keeps a folder of clippings from newspapers about space missions.
- کوتاهسازی
“Lab” is a clipping of “laboratory”.
- بُریدگی (در الکترونیک)
The recording had noticeable clipping due to a high input level.
- (گرافیک) فرایند پنهان کردن بخشهایی از یک تصویر یا شیء خارج از یک ناحیه خاص
Clipping is used to render only what the player sees in a video game.
- سد غیرقانونی از پشت زیر کمر در فوتبال آمریکایی
The player received a penalty for clipping.