این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
فعل اضافهدار “check in”
- ثبت ورود به هتل، فرودگاه یا رویداد
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
Upon reaching the hotel, they checked in at the reception to get their room keys.
- برای تماس با کسی به منظور گزارش وضعیت خود یا اطلاع از حال او.
He often calls his parents to check in and let them know he's doing well.
- (در کتابخانهها) بازگرداندن یک مورد قرضگرفتهشده برای ثبت بهعنوان بازگشت دادهشده
Please check in any borrowed books at the counter before leaving the library.