این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “bluing”
مفرد bluing, blueing، جمع bluings, blueings یا غیرقابلشمارش
- سفیدکننده لباس
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
To keep my white shirts looking bright, I add a bit of bluing to the wash cycle.
- آبکاری فولاد (برای جلوگیری از زنگ زدگی)
The blacksmith explained that bluing the steel would help prevent it from rusting over time.