این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “blued”
فرم پایه blued، غیرقابل درجهبندی
- آبکاری شده (با مواد شیمیایی تیمار شده تا از زنگزدگی و خوردگی جلوگیری شود)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The blued steel of the gun barrel resisted rust better than untreated metal.