صفت “beautiful”
فرم پایه beautiful (more/most)
- زیبا
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The garden was full of beautiful flowers, each one more vibrant than the last.
- دلپذیر (معمولاً برای هوای خوب به کار میرود)
After weeks of rain, we finally had a beautiful sunny day.
- استادانه (در معنای انجام کاری به شیوهای تحسینبرانگیز)
The pianist gave a beautiful rendition of Beethoven's Moonlight Sonata.
اسم “beautiful”
- زیبارو (به عنوان صفت خطاب به فرد، معمولاً زن، که بسیار جذاب است)
"Good morning, beautiful," he said as she smiled back at him.