این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “advanced”
فرم پایه advanced (more/most)
- پیشرفته
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The hospital equipped its surgery rooms with the most advanced medical instruments available.
- پیچیده (در زمینه سطح دشواری)
She enrolled in an advanced calculus class that challenged even the brightest students.
- پیشرفته (در مراحل پایانی یا دیرینه)
The advanced stages of cancer are more difficult to treat.