این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “western”
فرم پایه western (more/most)
- غربی
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The sun sets in the western sky.
- باد غربی
The western breeze cooled us down on that hot summer day.
اسم “western”
مفرد western، جمع westerns یا غیرقابلشمارش
- وسترن (داستان یا فیلم درباره غرب آمریکا حدود ۱۸۵۰ تا ۱۹۱۰)
Last night, we watched a western about a cowboy seeking revenge in a small frontier town.