اسم “success”
مفرد success، جمع successes یا غیرقابلشمارش
- موفقیت
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
After years of hard work, she finally found success with her innovative startup.
- موفق (برای شخص یا چیزی که به اهداف تعیین شده دست مییابد)
The new software became a success overnight, exceeding the company's sales expectations.