این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “ruling”
فرم پایه ruling، غیرقابل درجهبندی
- حاکم
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The ruling party decided to increase taxes.
اسم “ruling”
مفرد ruling، جمع rulings
- حکم (تصمیم رسمی)
The court's ruling on the case finally brought justice to the family.