این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “recurring”
فرم پایه recurring (more/most)
- تکرارشونده
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The town has been facing recurring floods every spring.
- متناوب (در ریاضیات: اعشاری که ارقام آن به طور بینهایت تکرار میشوند)
The fraction 1/3 is equal to the recurring decimal 0.333...