این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “posting”
مفرد posting، جمع postings یا غیرقابلشمارش
- پست
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
She read the latest postings on the company's blog with great interest.
- ثبت (فرآیند انتقال اطلاعات از دفتر روزنامه که در آن معاملات ابتدا ثبت میشوند به دفتر کل در حسابداری)
The accountant made several postings to update the financial records.
- تخصیص به یک مکان یا موقعیت خاص، به ویژه در ارتش
He received a posting to a remote base in Scotland.