این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “guided”
فرم پایه guided، غیرقابل درجهبندی
- هدایت شده
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
We took a guided hike through the national park to learn about the local wildlife.
- مجهز به سیستم هدایت (برای توضیح بیشتر: در مورد ماشینها و تجهیزات)
The military deployed a guided missile to ensure precision in hitting the target.