صفت “formidable”
فرم پایه formidable (more/most)
- ترسناک
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The formidable mountain loomed over the village, its peak shrouded in clouds.
- دشوار برای شکست دادن (در معنای مقاومت و پایداری)
The chess champion proved to be a formidable opponent, winning every match with ease.