این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “finished”
فرم پایه finished، غیرقابل درجهبندی
- صیقلی یا تصفیه شده
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The sculpture looked smooth and finished, reflecting the artist's meticulous attention to detail.
- کاملاً تمام شده یا به پایان رسیده
After the finished homework, she will have to do other tasks.
- ویران شده یا بدون هیچ شانسی باقیمانده (در معنای شکست خورده یا از بین رفته)
After the scandal, his political career was finished and he resigned from his position.