اسم “efficiency”
مفرد efficiency، جمع efficiencies یا غیرقابلشمارش
- بهرهوری (توانایی انجام کارها به خوبی بدون اتلاف وقت یا انرژی)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The manager praised her efficiency in completing the tasks ahead of schedule.
- بهرهوری (در مهندسی، معیاری از میزان کار مفید انجامشده در مقایسه با انرژی مصرفشده)
The efficiency of the solar panels has greatly improved.
- آپارتمان استودیویی
He rented an efficiency in the city center.