این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
اسم “climbing”
مفرد climbing، غیرقابل شمارش
- صعود
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
For her birthday, Sarah received a membership to the local gym that specializes in climbing, allowing her to practice the sport indoors.
صفت “climbing”
فرم پایه climbing، غیرقابل درجهبندی
- بالا رونده (در مورد گیاهان، به معنای رشد کردن به سمت بالا با چسبیدن به سطوح)
The climbing roses covered the entire trellis, creating a beautiful, fragrant wall of flowers.