صفت “available”
فرم پایه available، غیرقابل درجهبندی
- قابل دسترسی
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The concert tickets are available for purchase online starting today.
- آماده (برای ارتباط یا ملاقات)
Is Dr. Smith available for a consultation today?
- مجرد (در زمینه روابط عاطفی یا جنسی)
Since she's not dating anyone, she's available for the dance on Friday.