اسم “amortization”
مفرد amortization، جمع amortizations یا غیرقابلشمارش
- استهلاک (فرآیند پرداخت وام با پرداختهای منظم در طول یک دوره زمانی)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
They planned the amortization of their mortgage over 30 years to make the monthly payments affordable.
- استهلاک (حسابداری، کاهش تدریجی ارزش یک دارایی نامشهود در طول زمان)
The company recorded the amortization of its patents in its financial statements each year.