این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “allowed”
فرم پایه allowed، غیرقابل درجهبندی
- مجاز (برای انجام دادن کاری)
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
Children under 12 are not allowed to watch this movie without an adult.
- مجاز به حضور (در جایی)
Dogs are not allowed in the restaurant.