فعل “add”
مصدر add؛ او adds؛ گذشته added؛ اسم مفعول added؛ اسم مصدر adding
- افزودن
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
When you add two cups of flour to the mixture, stir it slowly to avoid lumps.
- جمع کردن
When you add 5 and 3, you get 8.
- کمک کردن (در افزایش یا بهبود چیزی)
The spices really added to the flavor of the stew.
- جمع زدن
She is able to add very quickly.