عدد “40”
- چهل
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
She invited 40 guests to her birthday party.
اسم “40”
مفرد 40, forty، جمع 40s, forties
- چهل اونسی (نوعی بطری بزرگ حاوی نوشیدنی مالت)
He grabbed a 40 from the fridge, ready to kick back with his friends.