این کلمه همچنین میتواند شکلی از موارد زیر باشد:
صفت “skirted”
فرم پایه skirted، غیرقابل درجهبندی
- دامن پوشیده
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
The skirted dancers twirled gracefully on stage, their colorful garments flowing with every movement.
- دارای دامن (مانند لباس یا مبلمان که با پارچهای به شکل دامن تزئین شدهاند)
We enjoyed the skirted tables at our wedding reception.