·

skirted (EN)
صفت

این کلمه همچنین می‌تواند شکلی از موارد زیر باشد:
skirt (فعل)

صفت “skirted”

فرم پایه skirted، غیرقابل درجه‌بندی
  1. دامن پوشیده
    The skirted dancers twirled gracefully on stage, their colorful garments flowing with every movement.
  2. دارای دامن (مانند لباس یا مبلمان که با پارچه‌ای به شکل دامن تزئین شده‌اند)
    We enjoyed the skirted tables at our wedding reception.