parity (EN)

اسم

اسم “parity”

1. برابری (مساوات؛ حالت برابر بودن در وضعیت، مقدار یا ارزش)
   ثبت‌نام کنید تا ترجمه‌های جملات نمونه و تعاریف تک‌زبانه هر کلمه را ببینید.

   The organization advocates for parity between mental and physical health services.
2. (در ریاضیات) ویژگی یک عدد که زوج یا فرد باشد
   Determining a number's parity is fundamental in number theory.
3. (در فیزیک) تقارن تحت وارونگی فضایی که شامل برگرداندن مختصات فضایی است
   Parity violation was a groundbreaking discovery in particle physics.
4. (در بازی‌ها) در بازی‌هایی مانند ریورسی، حرکت استراتژیک آخر در یک ناحیه از صفحه بازی
   She gained a tactical advantage through effective use of parity in the game.
5. (در پزشکی) تعداد دفعاتی که یک زن نوزاد زنده به دنیا آورده است
   Her medical chart indicates a parity of two, meaning she has two children.
6. (در کشاورزی) تعداد دفعاتی که یک حیوان ماده زایمان کرده است، به ویژه دام‌هایی مانند خوک ماده
   Tracking the parity of sows helps in managing the farm's breeding program.