اسم “approval”
مفرد approval، جمع approvals یا غیرقابلشمارش
- تایید
ثبتنام کنید تا ترجمههای جملات نمونه و تعاریف تکزبانه هر کلمه را ببینید.
Before we can proceed with the project, we must seek the manager's approval.
- پسندیدن (در زمینه نشان دادن حمایت یا رضایت از شخص یا چیزی، اغلب با دادن تمجید)
My husband's words of approval are very important to me.